لوگو
جستجو
50 دقیقه

اثبات ظنی وجود خداوند (جلسه سوم)

دکتر  عبدالکریم سروش

46 دقیقه

دسترسی به سخنرانی


فایل سخنرانی
aparat
Youtube

مشخصات کلی سخنرانی

  • موضوع سخنرانی:

    اثبات ظنی وجود خداوند (جلسه سوم)

  • سال انتشار:

    1400

  • سخنران :

    دکتر  عبدالکریم سروش

  • مخاطب:

خلاصه سخنرانی

در این جلسه ، بحثی درباره وجود خدا و اثبات آن صورت گرفت. به این نتیجه رسیدیم که وقتی چیزی ظنی است، اثبات ندارد و در علوم تجربی، علوم انسانی، و تاریخ هیچ چیزی قطعی نیست و درجه‌ای از احتمال در آنها حاکم است. در خصوص دین نیز، بر حساب احتمالات بنا شده است و باید به دنبال ظن معتبر عقلایی بگردیم. یکی از راه‌های نشان دادن وجود محتمل خداوند، استفاده از احتمالات است. با در نظر گرفتن بسیاری از پدیده‌های جاری در جهان احتمال وجود خدا بیش‌تر می‌شود. در این بحث به شواهد نقض نیز اشاره شد که شرور در جهان یکی از آنهاست اما باید توجه داشت که شرور فقط احتمال وجود خدا را کم می‌کنند، ولی اثبات نمی‌کنند که خدایی نیست. ما می‌توانیم در یک کفه ترازو، شرور و در کفه دیگر نظم، زیبایی‌ها، خیرات، دعاهای مستجاب، وجود پیامبران، و رویاهای صادقه را قرار دهیم و ببینیم کدام کفه از دیگری سنگین‌تر است.

نکات برجسته سخنرانی

  1. معقولیت معاصر معیار مطالب ارائه شده از دین برای نوجوانان دقیقه: 8:23
  2. پارادوکس اثبات ظنی و اهمیت بحث «احتمال» دقیقه: 15:48
  3. احتمال در علم تاریخ و علم تجربی و در دین  دقیقه:18:32
  4. مشروط بودن احتمالات و احتمال وجود خدا دقیقه: 36:20
  5. شواهد تایید کننده وجود خدا: نظم و زیبایی‌های جهان دقیقه: 42:46
  6. شواهد تایید کننده وجود خدا :پیامبران و مسئله اجابت دعا دقیقه: 44:00
  7. شواهد تایید کننده وجود خدا: مسئله رویاهای صادقه دقیقه: 46:54 
  8. شواهد نقض کننده وجود خدا: شرور دقیقه: 47:16
  9. حل کردن مسئله شرور دقیقه: 49:5  


منابع نامبرده شده در طول سخنرانی

قرآن کریم،مولانا (مثنوی معنوی)، برتراند راسل (چرا مسیحی نیستم)، حافظ (دیوان اشعار) 

پرسش و پاسخ های مطرح شده در حین سخنرانی :

ما نمی‌توانیم خدا را تجربه کنیم، اما می‌توانیم از روی آثارش به او پی ببریم. در علم هم همین روش استفاده می‌شود. ما برای توجیه و تبیین احتمالی چرایی یک حادثه، یک فرضیه مطرح می‌کنیم و با بررسی داده‌ها و آثار آن فرضیه را تایید یا رد می‌کنیم. در خصوص وجود خدا نیز، آثار و نظام‌هایی که در جهان و بشر مشاهده می‌شود، احتمال وجود خدا را برای ما بالا می‌برد. این احتمال محتمل الصدق است و به دلیل تجربی بودنش، همچنان به بررسی و بحث باز است.

باید زبان مناسبی برای کودک پیدا کرد و به او انتظار یافتن یقین نداشته باشیم. باید به کودکان به زبان ساده و قابل فهمی توضیح داد که احتمال وجود خدا وجود دارد، اما نباید از آنها انتظار داشته باشیم که یقین پیدا کنند. همچنین، در بحث خدا نباید وانمود کنیم برخلاف چیزهای دیگر با امر قطعی روبرو است ،می‌توان به آنها گفت در فلان حادثه مثل این که خدایی بوده که این‌طوری شده است. اینجا می‌خورد به این که خدایی باشد. در کل، باید از زبانی استفاده کرد که کودک بتواند آن را درک کند و توضیح داد که خدا یک فرضیه معقولی است. همچنین اینکه ما جهان را با فرض وجود خدا راحت‌تر می‌فهمیم معنایش این است که یک چیزی در اینجا هست، ولو این که دیده نشود.

سخن شما هم مخالفانی دارد همان هم که انسان بگوید هر خانه‌ای یک بنّایی دارد، یک علتی دارد، عده‌ای بر آن اشکال وارد می‌کنند.البته اگر آدم بخواهد در نفی اینها و علیه اینها سخن بگوید و استدلال بیاورد شدنی است. اما ما با عقل نوجوان اینجا سر و کار داریم. همان‌طور که قبلاً گفتم ما اینجا بحث کلامی قوی نمی‌کنیم. در عین حال درست است که بالاخره اشیای این عالم هرکدام سببی می‌خواهند و بعد هم یک مسبب الاسبابی وجود دارد غلط نیست و اگر برای کسی جا بیفتد، آن هم یک راه خوبی است. ولی من می‌خواستم اینجا عرض بکنم که شاید ما اصلاً صحنه را عوض کنیم. اصلاً از استدلال قطعی و یقینی بیاییم بیرون. بیاییم سراغ این که این جهان پیچیده، با فرض وجود خدا محتمل‌تر است. همان‌طور که در مورد همه چیزهای دیگر اینچنین است. نوجوان شما وقتی که بزرگ‌تر می‌شود و ذهن علمی‌تری پیدا می‌کند، این حرف خیلی به جانش می‌نشیند، چرا که مفاهیم واجب الوجود و ممکن الوجود در بحث‌های علمی نیست، اما احتمالات هست. خیلی زود می‌فهمد که اصلاً این بحث احتمال خدا، یک بحث معقولی است. یک بحث علمی است و مبنا دارد و در همه جا به‌کار می‌رود. ما همیشه کارمان همین است، معقول‌سازی حوادث.

در اینجا ما دو فرضیه درباره وجود خدا داریم. فرضیه اول این است که مفهوم خدا از سوی آدمیان به دلیل نیازشان به خدا مطرح شده است و فرضیه دوم این است که وجود خدا و نشانه‌های او در جهان، دلیلی برای مطرح شدن مفهوم خداست. در هر صورت، مفهوم خدا به عنوان یک فَکت در تاریخ بشر شناخته می‌شود که بر سر آن بسیار بحث و جدل و جنگ شده است. حالا باید پاسخ داد چطور این فکت تاریخی را تبیین کرد. یک پاسخ همان است که عده‌ای می‌گویند آدمیان نیاز داشتند که یک خدایی بسازند. بعد هم در پای این خدای ساختگی این همه افسانه بافتند و بر سرش جنگ کردند. ولی فرض دوم (که به نظر من محکم‌تر است) آن است که واقعاً یک خدایی وجود دارد و خودش را به آدم‌ها از طُرق خاصی نشان داده است. در پاسخ دیگر می‌توان گفت:ما اصولاً ما به صدق و کذب مسائل کار داریم، به منشأ آنها کاری نداریم. گزاره‌ای بدین صورت که: «خدا هست» مطرح شده است. آیا این گزاره صادق است یا کاذب؟ ما باید دنبال دلیل صدق یا کذب این گزاره برویم. اصلاً بحث صدق و کذب هیچ ربطی ندارد به این که این را در خواب دیدیم یا خیال کردیم یا نیاز داشتیم. بله، من نیاز داشتم که بگویم خدا هست، بسیار خوب. ولی این که من نیاز داشتم بگویم خدا هست که ثابت نمی‌کند «خدا هست» دروغ است. شاید هم اتفاقاً راست باشد. ما در اینجا جنگ فرضیه‌ها را داریم. همواره من این را می‌گویم. یکی که می‌گوید جهان خدایی ندارد، تبیین این جهان برایش دشوارتر است. به دلیل این که صد تا فرضیه دیگر باید بیاورد. اما وقتی که می‌گوییم جهان خدایی دارد تبیین جهان سهل و آسان می‌شود

نظرات مخاطبین در مورد کتاب اثبات ظنی وجود خداوند

0 نظر