مشخصات کلی سخنرانی
-
موضوع سخنرانی:
چرایی دین (جلسه اول)
-
سال انتشار:
1400
-
سخنران :
دکتر عبدالکریم سروش
-
مخاطب:
خلاصه سخنرانی
موضوع این جلسه «چرایی دین »است. پیش از آغاز دو مقدمه مهم مطرح میشود مقدمه اول: پذیرش تحول و تطور ادیان، دستیابی و بازگشت به اصل دین، نه ممکن است و نه مطلوب. و در همین راستا تنوع اندیشهها، تفاسیر و درکهای متفاوت از دین را میپذیریم. مقدمه دوم: زبان دین زبان استعاره است. بنابراین برای فهم دین در هر روزگاری باید از استعارههای رایج در زبان آن روزگار کمک گرفت.
به دین باید به مثابه سبک زندگی نگاه کرد. این سبک زندگی به نیازهای اساسی و پرسشها و دغدغههای بنیادین انسان پاسخ میدهد و از این طریق اضطراب درونی برخاسته از نیازهای او را میکاهد. البته این سبک زندگی مبانی اعتقادی و اخلاقی دارد و دارای ساختار و واجد انسجام است.
نکات برجسته سخنرانی
- دین به مثابه درختی کهنسال در جامعه امروز دقیقه: 5:17
- توهم بازگشت به نهال دین دقیقه: 11:6
- دیانت به زبان روز دقیقه: 16:11
- چرا دین؟ دقیقه: 33:20
- لوازم زندگی کامیاب دقیقه: 39:25
- پانزده نیاز اساسی انسان در زندگی دقیقه:44:5
- زندگی دینی تأمینکننده نیازهای اساسی انسان دقیقه: 51:3
- زندگی دینی الگویی برای زندگی سکولار دقیقه: 54
- برگزیدن زندگی دینی کار نامعقولی نیست دقیقه: 56
- سِرّ ماندگاری ادیان دقیقه: 59
منابع نامبرده شده در طول سخنرانی
مولانا ( مثنوی معنوی)، هابرماس ،میشل فوکو
پرسش و پاسخ های مطرح شده در حین سخنرانی :
من آن چیزهایی را گفتم که ما به آنها بهطور مشترک نیاز داریم. ممکن است کسی بگوید مجاهدت با نفس نیز جزو نیازها و احتیاجات انسان است. اما اگر معنای درستی از آن ارائه بدهیم، خواهیم دید که همگان حاجت به آن ندارند. معیشت، قانون، مقدسات، عشقی و بقیه آن پانزده تا که نام بردیم جزو نیازهای اساسی و مشترک انسانها است، اما اگر بگوییم که زندگی بدون مجاهدت با نفس اصلاً نمیگذرد، ممکن است از ما نپذیرند. البته. این یک نکته مثبت است در دیانت. دین به ما توصیه میکند که خودت را فراموش نکن. میگوید وجود تو نباید از خودش غافل باشد. اما در این که ما این را جزو نیازهای اولیه آدمی بگذاریم، من تردید دارم.
بحث حقیقت هم یک امر خیلی مهمی است. اما چند نکته درباره حقیقت وجود دارد. 1. ما همه خواهان حقیقت هستیم، ولی معمولاً در حقیقتپنداری امور خیلی هم مساهله میکنیم. یعنی عموم مردم خیلی هم سهلگیر هستند. چیزهایی را که به آنها نشان میدهند به عنوان حقیقت، عموماً میپذیرند. خیلی به عمق مسائل نمیپردازند. درست است که عطش حقیقت دارند، اما عطششان زود فرو مینشیند. یعنی لزوماً با آب زلال نیست که رفع عطش میکنند، بلکه حتی آبهای آلوده هم عطششان را فرو مینشاند. 2. در مسائل انسانی، حقیقت خیلی پیچیدگی دارد. این خیلی نکته مهمی است که بدانیم حقیقت چیست. «حقیقت» یک کلمه است که ما میگوییم، اما انصافاً مفهوم و معنای آن در عالم انسانی خیلی پیچیده است. میشل فوکو فلسفهای دارد:«Power-Truth» میگوید حقیقت با قدرت رابطه دارد. قدرتها حقیقت میسازند. بعد مثالهای فراوانی میآورد. من اینجا عرض کردم دین یک لایفاستایل است. اصلاً ما در لایفاستایل چقدر میتوانیم سخن از حقیقت بگوییم. یا هویت چقدر سخن از حقیقت دارد. اصلاً حقیقت یعنی چه؟ بله، در بخشی از دین که مربوط به باورهای دینی است، مسئله حقیقت مطرح است. من اتفاقاً وقتی عرض کردم که دین را به باورها تقلیل ندهید برای همین بود. ما همیشه فکر میکنیم که دین یک مشت باور است. یک بقچه از گزارههایی است که یا صادق است یا کاذب. دین یک نحوه از زندگی کردن است. این خیلی مهم است. میخواهم بگویم این حقیقت، علیرغم این که یک چهره خیلی مظلوم و سادهای دارد، اصلاً و ابداً اینقدر مظلوم نیست و Power-Truth یادتان نرود.
ما عنصر نجات را حذف نکردیم و عنصر یازدهم «حُسن عاقبت و سعادت» است. اما باید دقت کرد باورها یک جزء از دین هستند، همه دیانت نیستند. بلکه به نظر من زندگی دینی، اصل و اساس است. یعنی یک کسی را راه میاندازد و وارد زندگی میکند و همه چیز او مثل خانهای میشود که آراسته و مرتب است. این خانه پایههایی هم دارد، پیریزیهایی هم دارد. بله، اشکالی ندارد که اگر لازم شد، کسی برود بکاود. برود آن پیها را هم پیدا کند ببیند چیست. نجات هم یکی از اینها است. معقولیت برگزیدن دین به عنوان یک سبک زندگی به نظر به قوت در جای خود باقی است. یعنی اگر یک کسی گریبان شما را بگیرد بگوید چرا دیندار هستید، میتوانید بگویید کار نامعقولی نمیکنم. اگر بگوید مکاتب معقول دیگری هم هست، شما میتوانید بگویید دینداری هم نامعقول نیست.
ما در اینجا میخواهیم در واقع شیرینیهای این زندگی دینی را معرفی کنیم و بگوییم اینجا یک شیرینیهایی دارد که تقریباً این را خودبسنده میکند، بدون اینکه شما را از شیرینیهای دیگر محروم بکند. همه حرف من این است.
نظرات مخاطبین در مورد کتاب چرایی دین
0 نظر