همهی انسانها تا حد زیادی درک میکنند که کارهای اخلاقی چیستند، هر چند نتوانند تعریفی از آنها ارائه دهند. به طور کلی میتوانیم بگوییم رفتار اخلاقی، یعنی رفتاری که زیبنده و برازنده انسان بالغ و رشد یافته باشد. مثلا در شان انسان نیست که بی صداقت باشد یا به حقوق انسانهای دیگر تجاوز کند و یا حتی نگاه ابزاری به طبیعت و حیوانات داشته باشد. درواقع آنچه آدمی را آدمی میکند، همین اخلاقی زیستن است.
اخلاق و دین چه رابطهای با هم دارند؟
هر چند یکی از مهمترین مقاصد دین و نبوت اخلاقی زیستن است، اخلاقیات مستقل از دیانت هستند. یک شخص میتواند کاملاً اخلاقی زیست کند، بدون این که دیندار و خداباور باشد. با وجود این، دو رابطه میتوان میان دین و اخلاق در نظر گرفت: جایی که اخلاق به دین کمک میکند و جایی که دین به کمک اخلاق میآید
اخلاق و دین چه رابطهای با هم دارند؟
اخلاق با هموار کردن مسیر پذیرش و تسلیم، به دین کمک می کند. یعنی قبل از آنکه ایمان در دل انسان جای گیرد، حدی از اخلاق باید وجود داشته باشد، مانند حقیقتطلبی، عناد نداشتن و لجوج نبودن در برابر شنیدن کلام حق. بدون وجود آن، مسیر دیندار کردن افراد بسیار دشوار است
اخلاق و دین چه رابطهای با هم دارند؟
از سوی دیگر، دین با معرفی یک منبع بی نهایت از عظمت و بزرگی و متوجه کردن انسان نسبت به آن، او را متواضع میکند. در اثر نیایش با این منبع زیبایی و مهربانی، قلب آدمی رقیق شده و زمینهی بیشتر و بهتری برای تزکیه و اخلاقی زیستن فراهم میشود. همچنین دین، انسان را محترم و دارای کرامت معرفی میکند، چون خدا او را محترم آفریده است؛ نه اینکه جعلی و اختراع خود انسان باشد. در نتیجه از نگاه دین، زیبندهی این انسان محترم و دارای کرامت نیست که کار غیراخلاقی کند
سیر تحول اخلاق فردی و اجتماعی
در گذشته اندیشمندان اخلاقی توجه بیشتری به اخلاقیات فردی داشتند. اخلاق فردی ارزشهایی را در برمیگیرد که در رفتار فرد بروز میکند و آثارش به خود او برمیگردد. مثلا بر راستگویی از آن جهت که برای خود فضیلت است، تاکید میکردند. آنچه به عنوان وجه اجتماعی اخلاق مطرح بود، جز آداب اجتماعی قرار میگرفت. مثل آداب دوستی، غذا خوردن، سفر رفتن و…
اما امروزه اخلاق از وجه اجتماعی و در نسبت با دیگران مدنظر قرار دارد. یعنی، از حیث اثری که علاوه بر فرد، عمدتا بر روی دیگران میگذارد. اینکه شما در زندگی شخصی خود چگونه آدمی هستید، اهمیت چندانی ندارد؛ مهم این است که با دیگران چگونه رفتار میکنید و در اجتماع چگونه به نظر می رسید. مثلا راستگویی دیگر از این منظر که یک فضیلت است، تاکید نمیشود. بلکه از نظر تاثیری که در رابطه با دیگران و در جامعه بر جای میگذارد، اهمیت دارد. مثلا از حیث ایجاد اعتماد بین افراد.
اینکه چگونه بتوانیم اخلاقیات فردی و اجتماعی را با هم رعایت کنیم، چالشی است که امروزه با آن مواجه هستیم. یعنی در عین حال که وجوه اجتماعی اخلاق در دنیای مدرن را میپذیریم، بر فضایل اخلاقی فردی نیز تاکید کنیم. یکی از راهکارها این است که به ارزش های اجتماعی دوران مدرن جهتگیری اخلاقی بدهیم. مثلا رقابت را تنها در خوبیها و حسنات بپذیریم و سعی کنیم که رقابت به ضد خود یعنی حسادت تبدیل نشود.
در تربیت اخلاقی فرزندمان چه بگوییم؟
با دیگران چنان رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند (قاعدهی زرین). به عبارت ديگر اگر بتواني خود را در جايگاه ديگري فرض كني، رفتار تو منجر به رنج، ظلم و آسیب ديگران نمي گردد
هميشه تصور كن كه تنها همين يك بار فرصت انجام كار نيك به تو داده شده است. در اين صورت آن كار نيك را با انگيزه و رغبت بيشتر و به بهترين شكل ممكن انجام خواهی داد
دیگران نقش پررنگی در اخلاقی زندگی کردن ما دارند. براي كاهش درد و رنج دیگران يا افزايش شادي و شادماني ديگران كارهاي نيك انجام بده. کارهای نیکی که نفع آن به دیگران برسد از انجام کارهای نیک بر اساس خودمحوری بهتر هستند
در نظر گرفتن ارزش های مهمی مانند عدالت و ظلم ستیزی منجر به رعایت حقوق خود و دیگران می شود. پس، نسبت به هر نوع ظلم و زورگویی حساس و مقاوم باش و مگذار برتری جویی ها حقوق دیگران را به خطر اندازند
ملاحظات تربیت اخلاقی را چگونه بگوییم؟
ایجاد جو اخلاقی : آنچه آدمی را واقعاً اخلاقی بار میآورد، پرورش یافتن در یک فضای مساعد اخلاقی است. زیرا اخلاق بیشتر متاثر از علتها و شرایط است تا دلیلها. البته ما باید شرایطی را ایجاد کنیم که در بستر آن، پاسخ به سؤالات بچهها را نیز آرام آرام آغاز کنیم و پیش ببریم. یکی از راهکارهای اساسی در ایجاد فضای اخلاقی، ارائه دادن الگوهای مناسب به کودکان است.
ملاحظات تربیت اخلاقی را چگونه بگوییم؟
آموزش اخلاق قبل از دین : چون اخلاقیات مستقل از دیانت هستند، برای تربیت اخلاقی بهتر است از منظر دینی وارد نشویم. ضرورتی ندارد که ابتدا به فرزندان خود بگوییم خدا و یا پیامبر از ما خواستهاند این کارها را انجام دهیم. بهتر است پس از آموزش کار خوب و ارائهی دلیلی قابل فهم به کودک، بگوییم که این کار چون خوب است، خدا هم آن را دوست دارد.
ملاحظات تربیت اخلاقی را چگونه بگوییم؟
استفاده از مبنای «حیا یا شرم مثبت» در انجام کار اخلاقی: یعنی اینکه به فرزند خود بیاموزیم از انجام کار بد حیا داشته باشد. نه به خاطر نگاه دیگران؛ بلکه به دلیل بد بودن آن کار و اینکه در شان او نیست آن کار را انجام دهد. حیا اصلا به معنای کمرویی و یا ایجاد احساس گناه در کودک نیست؛ حیا و ترس دو بال اخلاق هستند. یعنی انجام ندادن کاری، گاهی به این دلیل است که از انجام آن حیا میکنیم و گاهی به دلیل نتایج دردناکی است که آن کار در پی دارد و از آنها میترسیم.
ملاحظات تربیت اخلاقی را چگونه بگوییم؟
ایجاد توازن میان حق و تکلیف: امروزه بر حقوق بسیار تاکید میشود و در مقابل، تکالیف تقریباً فراموش شدهاند. این وضعیت باعث رواج خودخواهی شده است. باید به تکالیف توجه کرده و در تربیت کودکان خود بر مسئولیت داشتن در قبال اجتماع و انسانهای دیگر، سپس خود آدمی و خداوند تاکید کنیم.
ملاحظات تربیت اخلاقی را چگونه بگوییم؟
تفاوت قائل شدن میان اخلاقیات و آداب و رسوم: رفتارهای اخلاقی آدمی در خیلی از موارد، با آداب و رسوم مخلوط میشوند. باید میان آنها تفکیک کرد. چیزهایی مثل نحوهی لباس پوشیدن ما، معاشرت با دیگران و حتی ازدواج جز آداب و رسوم قرار میگیرند که متناسب با جوامع و زمانهای مختلف تغییر میکنند.
ملاحظات تربیت اخلاقی را چگونه بگوییم؟
تدریج و تمرکز بر یک یا دو فضیلت اخلاقی: در تربیت اخلاقی كافي است تنها بر یک یا دو فضیلت اخلاقی تمرکز و تداوم داشته باشيم و از فرزند خود بخواهیم آنها را به خوبي و با جدیت انجام دهد. در این صورت فضايل اخلاقي ديگر خود به خود به سوي او فراخوانده مي شوند. به عنوان مثال كسي كه بر قناعت جديت دارد، رفته رفته حرص و طمع در او کمتر میشود.