لوگو
جستجو

مسلمانان بر این باورند که همه انسان ها پس از مرگ و در زمان معینی (قیامت) دوباره زنده می‌شوند و نتیجه اعمال نیک و بد خود را به صورت پاداش یا عذاب دریافت می نمایند.

در طول تاریخ تفسیر و فهم عالمان مسلمان از چرایی و چگونگی جهان پس از مرگ تفاوت ها و تعارضاتی داشته است. برخی معاد را جسمانی و برخی دیگر آن را روحانی می پندارند. بعضی از ایشان پاداش ها و مجازات های آن جهان را قراردادی دانسته و برخی آنها را تجسم و نتیجه اعمال انسان می دانند. همچنین نظریات مختلفی درباره وجود برزخ و یا روح و موضوعاتی چون شفاعت و غیره در میان علمای مسلمان وجود دارد.

این نظریه پردازی ها تلاشهای ارزشمند بشری و پاسخ هایی برای کنجکاوی های انسان درباره کیفیت جهان غیر قابل دسترس پس از مرگ بوده و هست. باید توجه داشته باشیم که دانستن جزییات و قبول نحوه خاصی از کیفیت و چگونگی معاد نه ممکن است و نه ضرورت دین داری است

صرف باور به زندگی پس از مرگ چشم انداز انسان به جهان را فراخ تر و سبک زندگی او را دگرگون می سازد. زمانی که این باور را در بستراعتقاد به عدالت خداوند و اينكه انسان مسئول اعمال خود است و بايد پاسخگو باشد بشناسیم، انسان هایی مسئول، پر انگیزه و اخلاقی تر خواهیم بود.

 بیش از یک سوم آیات قرآن به معرفی دنیای پس از مرگ و تصویرسازی مربوط به قیامت، حسابرسی اعمال و بهشت و جهنم اختصاص دارد. این حجم از آیات نشان دهنده اهمیت بحث معاد در تصویرکلانی است که قرآن از دینداری ترسیم می کند. محور این تصویر کلان جاودانگی (به معنای فرا زمانی بودن) است

همچنین معرفی قرآن از جهان آخرت تصویری جسمانی است. توصیفات قرآن درباره بهشت و جهنم متناسب با فرهنگ و سبک زندگی اعراب عصر نزول است.

 برای درک انسان امروز در مورد معاد (با حفظ مفهوم رویارویی با نتایج اعمال و جاودانگی) باید با استفاده از استعاره هاى جديد به ترجمه فرهنگى بپردازیم

در تورات اشاره ای به معاد نشده، اما بعدها در تفاسیر تورات درباره جهان آخرت مطالبی آمده است. در انجیل نیز درباره معاد و عذاب قیامت و آتش نیز اشارات مختصری شده است. در دین زرتشت به بهشت، پل چینوَت ( پل صراط) و دیوانی که دره هولناکی که در انتظار گناه‌کاران هستند و همچنین فرشته سروش اشاراتی شده است اما صحبتی از عذاب در آتش به میان نیامده است

در بوداییسم نوع دیگری از مفهوم معاد وجود دارد که در واقع معاد این‌جهانی است. یعنی کسانی که در زندگی‌های پیش‌تر، کارهای نیک یا کارهای بدی کرده ا ند در زندگی کنونی خود پاسخ آنها را می‌یابند.

در جوامع انسانی اجرای عدالت از طریق کیفر ومجازات شخص مجرم عموما برای یک یا چند دلیل صورت می پذیرد: ۱- عبرت خود شخص و دست کشیدن از خطای خود ۲- عبرت دیگران ، ۳- انتقام و تشفی خاطرافراد ستمدیده .

در جهان آخرت که انسانها فرصتی برای عمل بیشتر ندارند مجازات برای عبرت شخص خطاکار، یا عبرت دیگران بی معنا خواهد بود. بنابراین کیفر و مجازاتی که در جهان آخرت در نظر گرفته می شود به خاطر استحقاق فرد و متناسب با عمل او است.

احکام قضایی در بسیاری از موارد به سبب محدودیت هایی از جمله عدم امکان احاطه کامل بر جزییات واقعه و شرایط مجرم و نیز شدت جرم (مانند قتل عام عده ای توسط یک نفر)، نمی تواند کاملا عادلانه و متناسب با عمل فرد و یا به دور از خطا باشد. در قیامت، حسابرسی اعمال و کیفر و مجازات انسان در قیامت توسط خداوندی صورت می پذیرد که عادل و عالم مطلق است. بنابراین چنین محکمه ای کاملا منصفانه و به دور از خطا خواهد بود.

در این صورت حسابرسی های قیامت و عذاب هاى آن جهان فرصتى براى اجراى عدالت، پاك شدن، و رشد و نمو انسان است.

عده ای معتقدند که عذاب و پاداش آن جهان اعتباری و قراردادی است . به عبارت دیگر اعمال شخص مستقیماً بدل به کیفر و پاداش نمی‌شود. بلکه خداوند داوری است که کیفر یا پاداشی را برای اعمال اشخاص تعیین میکند.(دیدگاه نظام قراردادی)

عده ای دیگرمعتقدند که کیفر وپاداش ها تعیین نمی شوند بلکه خود اعمال انسان تبدیل به رنج یا خوشی میشوند. (دیدگاه علت و معلولی)

دیدگاههای دیگری هم مطرح شده است. هریک از این نظریات در تبیین مسایلی مانند آمرزش، شفاعت، عفو، پاداش مضاعف و … معضلاتی دارند. این مباحث در طول قرون همچنان ادامه داشته است.

صرف نظر از این که کدام دیدگاه را بپذیریم، به عنوان یک مسلمان کافی است به دور از پیچیدگی های کلامی و فلسفی باور داشته باشیم همه انسان ها پس از مرگ زنده می‌شوند و در محکمه خداوند عادل، دانا، و مهربان به اعمال نیک و بد آنها رسیدگی می‌شود و مجازات و پاداش خود را به صورت برخورداری از نعمت های بهشتی و یا عذاب های جهنمی دریافت می‌کنند. بنابراین حسابرسی های قیامت و عذاب هاى آن جهان را فرصتى براى اجراى عدالت، پاك شدن، و رشد و نمو انسان خواهیم دید.